عروسی عمو جواد
فرودین 92 عروسی عمو جواد ( دوست بابا) دعوت بودیم ، اونم توی یه یه تالار مجلل توی جاده فومن - ماسوله، موقع آماده شدن تو که کمی خوابت می آمد گفتی که نمیایی ، وقتی بابایی شنید که نمیایی کلی عصبانی شد ، بیچاره خیلی حرص خود طوری که وقتی روی مبل نشست دستاش می لرزید آخه نمی خواست تنبیهت بکنه ، بالاخره کلی نازتو کشیدیم و تو می گفتی که خوابم میاد ، بهت گفتم که می تونی توی ماشین یکم بخوابی ، بالاخره راضی شدی .
ما حدودا ساعت8 شب راه افتادیم، سامان جون هم سوار ماشین ما بود ، بهت گفتم حالا بخواب ، اما انگار از این رو به اون رو شده بود ، خیلی سرحال شده بودی
عمو جواد گفته بود که یه راه میانبر هستش که ما می توانیم بدون عبور از اتوبان سریع تر به تالار برسیم ، بالاخره همراه عمو مسعود اینا و داداش زن عمو اینا راه افتادیم ، هرچه رفتیم نرسیدم بعدش بعداز کلی پرسوجو در بین راه مسیر 25 دقیقه ای را 45 دقیقه رفتیم
وقتی رسیدم تالار پر از جمعیت بود ، تو همراه بابای حسابی رقصیدی ، تازه با خواننده هم دوست شدید و سه بار به افتخارت آهنگ « عسل خانم » را اجرا کرد.
کلی از دوستای بابا شاباش گرفتی
اینم عکساش:
بقیشو در ادامه مطلب بیین: