فردا یه سری عکس جدید برات می زارم عزیزم ، آخه این چند وقته یه کم کمحوصله بودم
تفریح در ساحل پارک زیتون
چند روزی بود که بهت قول داده بودیم که می بریمت لب ساحل بادبادک بازی کنی ، بابایی بیرون بود ،اومد دنبالمون باهم رفتیم پارک زیتون یه خورده بادبادک بازی کردی البته بیشتر من و بابایی بادبادک رو هوا دادیم تا شما بعدش شما روی شن های ساحل یه قلب کشیدی و بعد براش دیواره درست کردی خلاصه خیلــــــــــــــــــــــــی بهت خوش گذشت ...
نویسنده :
MAMI
10:05
کلاس ویالون
دخترم از اواخر تابستان 92 شروع کردی به رفتن به کلاس ویالون تازه بعدش می خوایی به کلاس سنتور و دف بری ای موسیقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی دان اینم استادت : استاد ابدالی همش تو کلاس حــــــــــــرف می زنی و هی می خنــــــــــــــــــــــــدی می خندی نون قندی ...
نویسنده :
MAMI
9:56
هنر دست مامان
یه روز که رفته بودیم بازار ، یه پارچه خیلی خوش رنگ ریون دیدم ، ازش خوشمون اومد و 1.5متر ازش خردیم و من برات دوتا پیراهن و یه ساپورت دوختم و با یه تل سر ...
نویسنده :
MAMI
9:50
تولد میلی جون
تولــــــــــــد تولـــــــــــــــــد تولــــــــــــدت مبارک بیا شمعها رو فوت کن تا صد سال زنده باشی پنج شنبه 11 مهر ماه92 تولد ملیکا جون ، بقول عسل هم دوستمه هم همکناری منه ، بود . من و شما حدود ساعت 8 رفتیم تولد ، چه تولدی جایه همتون خالی بود، همراه با شام عالی و یه کیک خوشمزه عسل خانم هم کلی رقصید و بازی کرد و حسابی بهش خوش گذشت طوری که تو اون شلوغی داشت به میلی با آب و تاب می گفت : میلی این بهترین جشن تولده این عکس...
نویسنده :
MAMI
11:45